چکیده مقاله
در دو دهه اخير انبوهی از پژوهشهای بالينی انجام شده تا به فهم زيربناهای اصلی اختلال اضطراب اجتماعی کمک نمايند. نقش شناخت در ايجاد و تداوم بيماريهای اضطرابی، از ديرباز در کانون توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقايسه سوگيری توجه نسبت به چهرههای هيجانی در مبتلايان به اختلال اضطراب اجتماعی با بيماران مبتلا به اضطراب منتشر و افراد عادی انجام شد.
روش: اين مطالعه علّی- مقايسهای روی 15 نفر بيمار اضطراب اجتماعی، ١٠ نفر بيمار اضطراب منتشر و 2٠ نفر از افراد عادی که بهروش نمونهگيری در دسترس از بين مراجعان مراکز و درمانگاههای روانپزشکی شهر شيراز در سال 1388 انجام شد. آزمودنيها چهرهها را با الگوی تکليف کامپيوتری در دو حالت هيجانی مثبت و منفی از بين چهرههای خنثی شناسايی نمودند. دادهها با استفاده از روش تحليل واريانس با اندازهگيريهای مکرر با نرمافزار SPSS 17 تجزيه و تحليل شد.
يافتهها: مبتلايان به اضطراب اجتماعی در مقايسه با افراد عادی، در تشخيص چهرههای مثبت روگردانی بيشتر و در تشخيص چهرههای منفی سوگيری بيشتری نشان دادند. تعداد چهرههای ارايهشده برحسب نوع چهره، تفاوتهای معنيداری در تمايز بين نوع چهرهها و زمان واکنش ايجاد نمود.
نتيجهگيری: مبتلايان به اضطراب اجتماعی چهرههای حاوی لبخند را بهعنوان محرک تهديدکننده تفسير نموده و از آنها اجتناب ميکنند، بنابراين بهعنوان راهکاری اجتنابی، محل صحيح چهرههای منفی را در مقايسه با چهرههای مثبت، بيشتر تشخيص میدهند.