چکیده مقاله
علائم خلقی و اضطرابی بهطور فراوان در بيماران مبتلا به اسکيزوفرنيا گزارش شده است. همانند اسکيزوفرنيا، اسکيزوتايپی نيز براساس ساختار چند بعدی متشکل از سه عامل نقايص ادراکی شناختی، بين فردی و سازمان نايافتگی است. هدف پژوهش حاضر تعيين ارتباط افسردگی و اضطراب با الگوی سه عاملی شخصيت اسکيزوتايپی در نمونههای غيربالينی ميباشد. روش: اين پژوهش از نوع تحقيقات همبستگی ميباشد. نمونهای به حجم 248 نفر (113 نفر مذکر و 135 نفر مؤنث) به روش نمونهگيری تصادفی طبقهای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. شرکتکنندهها به سه پرسشنامه شخصيت اسکيزوتايپی، افسردگی (BDI) و اضطراب (BAI) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش رگرسيون چند متغيری گام به گام تحليل شدند. يافتهها: نتايج نشان داد از بين مولفههای سه گانه اسکيزوتايپی مولفههای نقايص ادراکی شناختی و سازمان نايافتگی بيشترين رابطه را با افسردگی دارند. در ارتباط با اضطراب، نتايج حاکی از آن بودند که اضطراب نيز با مولفههای سازمان نايافتگی، نقايص ادراکی شناختی و نقايص بين فردی به ترتيب بيشترين ارتباط را دارد. نتيجهگيری: همسو با پژوهشهای قبلی با بيماران مبتلا به اسکيزوفرنيا و شخصيت اسکيزوتايپی، يافتههای پژوهش حاضر با اين واقعيت هماهنگ است که افسردگی و اضطراب ارتباط بيشتری با نشانگان مثبت اسکيزوتايپی دارند و اين يافته نيز با اين ايده که اسکيزوتايپی مثبت و افسردگی/ اضطراب با نقص در تنظيم عاطفه و بهويژه تجربه عاطفه منفی همراه هستند، در يک راستا قرار ميگيرد.