چکیده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد مؤلفههای حافظه کاری (مجری مرکزی، مدار آوايی و بخش ديداری-فضايی) در دانشآموزان مبتلا به ناتوانی يادگيری رياضی (MD) و مقايسه آنها با همتايان عادی انجام شد. روش: 30 دانشآموز دختر و پسر MD مرکز ناتوانيهای يادگيری شهر زنجان انتخاب و با 30 نفر از دانشآموزان عادی که از لحاظ هوش، سن، جنس و پايه تحصيلی همتا شده بودند مقايسه شدند. آزمودنیها با استفاده از تکاليف فراخنای ارقام مستقيم، فراخنای ارقام معکوس، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و آزمون استروپ ماه-خورشيد مورد آزمون قرار گرفتند. تحليل دادهها با استفاده از آزمون t مستقل و تحليل رگرسيون لجستيک انجام شد. يافتهها: تفاوت معناداری بين ميانگين نمرات دانشآموزان MD و همتايان عادی آنها در همه آزمونهای حافظه کاری به استثنای آزمون فراخنای کرسی مشاهده شد. بر اساس نتايج تحليل رگرسيون لجستيک، آزمون فراخنای ارقام معکوس (مجری مرکزی) قویترين پيشبينیکننده ناتوانی يادگيری در کودکان MD بود. نتيجهگيری: بر اساس نتايج اين تحقيق میتوان گفت در يادگيری حقايق رياضی که به صورت کلامی ارائه میشوند مدار آوايی و مجری مرکزی نقش مهمی دارند زيرا حفظ و نگهداری اطلاعات کلامی، بازداری اطلاعات نامربوط، هماهنگی و مديريت پردازش همزمان و کارآمد اطلاعات کلامی و ديداری- فضايی و نيز بازيابی اطلاعات از حافظه بلندمدت بر عهده اين دو مولفه از حافظه کاری میباشد و نارسايی آنها منجر به عملکرد ضعيف در کودکان مبتلا به ناتوانی يادگيری رياضی میشود.