چکیده مقاله
پژوهش از نوع آزمايشی با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کليه دانشآموزان دختر سوم راهنمايي آموزش و پرورش تهران بود که در سال تحصيلی 90-89 مشغول به تحصيل بودند. روش نمونهگيري به صورت خوشهای چند مرحلهای بود. تعداد 28 دانشآموز را که با استفاده از پرسشنامه"تعارض با والدينCT) )" نمره بالايی کسب کرده بودند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه 14 نفری آزمايش و گواه گمارده شدند. برای گروه آزمايش 8 جلسه مداخله شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انجام شد. برای تحليل دادههای پژوهش از آزمون تحليل کوواريانس استفاده شد.
يافتهها: نتايج آزمونANCOVA نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی تعارضات والد- فرزندی و ابعاد آن (پرخاشگری کلامی و پرخاشگری فيزيکی) را در دانشآموزان به طور معناداری کاهش میدهد. ديگر يافتهها حاکی از آن است که اين درمان در افزايش توانايي استفاده از راهبردهای استدلالی در دانشآموزان به طور معناداری موثر بوده است.
نتيجهگيری: در مجموع يافتههای اين پژوهش بر اثر بخشی روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تعارضات والد- فرزند تاکيد میکند