چکیده مقاله
ابتلا به چاقی درکودکی و نوجوانی، به عنوان يک معضل بهداشتی جهانی و رو به رشد، زمينه ی بروز بسياری از بيماریهای مزمن، ناتوان کننده وکشنده دربزرگسالی میباشد. ناکارآمد بودن برنامههای معمول کنترل وزن محققين را به طراحی واجرای برنامههای موثر کنترل وزن با رويکردهای روانشناختی و رفتار درمانی برای تغيير سبک زندگی برانگيخته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مصاحبه انگيزشی بر خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن در نوجوانان چاق يا دارای اضافه وزن انجام شد. روش: پژوهش حاضر کارآزمايی بالينی کنترل شده با طرح پيش آزمون و پس آزمون دراندازه گيریهای مکرر با يک گروه گواه و دو گروه آزمايش که در سال 1391 بر روی 90 نفر دانش آموز پسر مقطع دبيرستان ( 15تا 19 سال) با نمايه توده بدنی بالای 25 که به روش نمونه گيری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه (هرکدام 30 نفر) تخصيص داده شدند، گروه گواه بدون هيچ گونه مداخله، گروه آزمايش 1 (گروه آموزش) آموزش معمول کنترل وزن با رژيم غذايی در4جلسهی دو ساعته و در گروه آزمايش 2 همزمان با آموزش معمول کنترل وزن با رژيم غذايی در4 جلسه دو ساعته، تحت مصاحبه انگيزشی گروهی درگروههاي10نفره در پنج جلسه دو ساعته در طی 5 هفته قرارگرفتند. دادهها در 4 مرحله اندازه گيری، ازطريق پرسشنامه خودکارامدی سبک زندگی مربوط به وزن جمع آوری و با آزمونهای آماری آناليز واريانس يکطرفه وآناليزواريانس اندازههای تکراری مورد تجزيه وتحليل قرار گرفتند. يافتهها: افزايش ميانگين نمرات خودکارآمدی در هر دو گروه آزمايش 1و آزمايش2 ولی با افزايش بيشتر در گروه آزمايش2ديده شد، در مقايسه ی بين گروهها در هر مرحله از اندازه گيری با آزمون آماری ANOVA ، تفاوت معنادار آماری در مراحل پيش آزمون و پس آزمون ديده نشد ولی در مراحل پيگيری اول و دوم تفاوت معنادار آماری وجود داشت. در مقايسه ی درون گروهی گروههای مطالعه در طی چهار مرحله اندازه گيری با آزمون آماری RMANOVA تفاوت معنا دار آماری در گروه آزمايش2 و گروه آزمايش 1 و عدم تفاوت معنادار درگروه گواه ديده شد و در مقايسه همهی گروهها با يکديگر در طی چهار مرحله با آزمون آماری RMANOVA تفاوت معنادار آماری ايجاد شده بود. نتيجهگيری: مصاحبه انگيزشی به همراه آموزش معمول تغذيه میتواند خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن را جهت تغيير رفتار و کاهش وزن ،در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن افزايش دهد.