چکیده مقاله
افسردگی يکی ازبيماریهای شايع روانی است که با دورههای طولانی مدت، تنوع علايم، بالابودن ميزان عود واختلالات فيزيکی وروانی زيادی همراه است. هدف از پژوهش حاضر، تعيين اثربخشی تحريک الکتريکی مستقيم مغز بر کاهش نشانههای افسردگی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال افسردگی بود. روش: اين پژوهش يک مطالعه نيمه آزمايشی همراه با گمارش تصادفی آزمودنیها، در گروههای آزمايش و کنترل، به همراه پيشآزمون، پسآزمون و پيگيری يک ماهه بود. از ميان افراد مراجعه کننده به کلينيک توانبخشی پارند، به روش نمونهگيری در دسترس، 30 دانشآموز با تشخيص افسردگی انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمايش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای گرفتند. ابزار به کار رفته در اين پژوهش، مقياس افسردگی بک بود. جلسات درمانی تحريک الکتريکی مستقيم مغز (tDCS) شامل 20 دقيقه تحريک آنودال ناحيه F3، و تحريک کاتودال ناحيه حدقهای راست با شدت جريان 2 ميلی آمپر بود. دادههای به دست آمده با استفاده از تحليل کوواريانس و آزمون تی وابسته مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها: تحليل دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تحليل کوواريانس نشان داد که بين ميانگين گروههای آزمايش و کنترل در ميزان افسردگی در مرحلهی پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. همچنين، تحليل دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تی وابسته نشان داد که بين نشانههای افسردگی دانش آموزان دختر در مرحلهی پس آزمون و مرحله پيگيری، تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارت ديگر، اثربخشی روش درمان تحريک الکتريکی مستقيم مغز (tDCS) بر نشانههای افسردگی در طول زمان از پايداری مناسبی برخوردار می-باشد. نتيجه گيری: با توجه به نتايج، به نظر میرسد که تحريک الکتريکی مستقيم مغز (tDCS) میتواند موجب کاهش نشانههای افسردگی افراد مبتلا به افسردگی اساسی گردد. لذا، به روانشناسان و روان درمانگران پيشنهاد میگردد که از تحريک الکتريکی مستقيم مغز (tDCS) به عنوان يک روش مداخلهای در جهت پيشگيری مشکلات افراد مبتلا به افسردگی اساسی استفاده شود. کليد واژهها: تحريک الکتريکی مستقيم مغز (tDCS)، افسردگي