چکیده مقاله
کنترل، فرایند بازبینی فعالیتها برای کسب اطمینان از انجام فعالیتها بر طبق برنامه است. این فرایند شامل اصلاح کردن هر کاستی چشمگیر و انحرافی نیز میشود. ازاینرو، همه مدیران باید درگیر فعالیت کنترل باشند، حتی اگر کار در واحدهایشان طبق برنامه پیش رود. در این نوشتار تلاش شده است تا نظریههای مربوط به کنترل بر مبنای سه پارادایم رایج در علوم اجتماعی، شامل رویکرد اثبات گرایی، رویکرد تفسیری و رویکرد انتقادی، بیان شده و نقدهای وارد شده از سوی اندیشمندان به این نظریهها بیان شوند. در واقع، پارادوکسی که در ایدئولوژی مدرنیسم نمایان است، ورود معنویت را ضروری مینماید. به این ترتیب، درصدد بازنمایی مسیری دینی هستیم که میتواند فراتر از نظریات موجود به بحث کنترل بپردازد.