چکیده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثير مؤلّفههای رهبری امنيتمدار بر احساس امنيت روانی کارکنان با نقش ميانجی اثربخشی رهبری است. روش پژوهش توصيفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کليه کارکنان دانشگاه شهيد بهشتی بود که 928 نفر بودند و از اين تعداد، 272 نفر با شيوه نمونهگيری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه «رهبری امنيتمدار» کومب (2011)، «امنيت رواني» ادمونسون (1999) و «اثربخشی رهبري» (محقق ساخته) استفاده شد. روايی پرسشنامهها با استناد به نظرات پنج نفر از متخصصان حوزه مديريت آموزشی بررسی و تأييد شد و پايايی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتيب 91/0، 80/0 و 93/0 بود. برای تجزيه و تحليل دادهها، از هر دو نوع آمار توصيفی (توزيع فراوانی، ميانگين، انحراف استاندارد، و ...) و آمار استنباطی (آزمون ضريب همبستگی پيرسون، رگرسيون چندگانه، رگرسيون خطی ساده و تحليل مسير) استفاده شد. نتايج نشان داد که بين مؤلّفههای رهبری امنيتمدار با اثربخشی رهبری و امنيت روانی کارکنان، روابط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنين نتايج حاکی از تأثير اکثر مؤلّفههای رهبری امنيتمدار بر امنيت روانی کارکنان، بهطور مستقيم و با واسطه اثربخشی رهبری بود و لذا الگوی تجربی بهدست آمده از تحليل دادهها تا حد زيادی منطبق با مدل مفهومی پژوهش بود. بنابراين، بهطور کلی میتوان گفت که اثربخشی رهبری توانسته است، نقش ميانجی را در افزايش ارتباط رهبری امنيتمدار و امنيت روانی ايفا کند.
واژههای كليدي: رهبري امنيتمدار؛ اثربخشي رهبري؛ امنيت رواني؛ کارکنان دانشگاه شهيد بهشتي