چکیده مقاله
اخیرا هوش عاطفی به عنوان یک توانایی مهم مدیران مطرح شدهاست، زیرا روحیه رهبر و رفتار عاطفی او در محیط کار تأثیر بسزایی بر جوسازمانی وی دارد. از نظر گولمن (2001) هوشعاطفی دارای چهار مؤلفه خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط است. جو سازمانی نمایی از ویژگیهای ظاهری فرهنگ است که از ادراک و نگرشهای کارکنان در یک دوره خاص ناشی میشود. لیمن (2003) متغیرهای اعتبار، احترام، عدالت، افتخار و صمیمیت برای جو سازمانی معرفی کردهاست. پژوهشها نشان میدهد که بیش از هفتاد درصد درک کارمند از جوسازمانی نتیجه مستقیم شیوه رهبری و رفتار مدیر است. هدف این پژوهش مطالعه تأثیر هوش عاطفی مدیران بر جو سازمانی است. در این پژوهش سی مدیر از شرکتهای خصوصی تولیدکننده قطعات ماشین بطور تصادفی انتخاب شدند و جو سازمانی و هوش عاطفی هر مدیر با استفاده از رویکرد بازخورد360 درجه سنجیده شد. به این ترتیب، گروههای مختلف (مدیران، سرپرستان، همکاران و زیردستان) مشتمل بر 170 نفر نمونه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی و آزمون آنووا حاکی از این است که هوش عاطفی بالای مدیران با جو سازمانی متعالی واحد او ارتباط مستقیم دارد. به علاوه تمامی مولفههای هوشعاطفی با مولفههای جو سازمانی همبستگی دارند.
از یافتههای فوق میتوان به این نتیجه رسید که توانمندیهای عاطفی مدیران تأثیر بسزایی در موفقیت آنان دارد و موجب رشد و تعالی جو سازمانی میشود. علاوه بر آن، نتایج آماری نشان میدهد که از بین ابعاد هوشعاطفی، مولفههای خودآگاهی و آگاهی اجتماعی مدیر بیشترین تأثیر را بر جو سازمانی دارند. همچنین از بین مولفههای جو سازمانی، اعتبار مدیر بیشترین تأثیر را از هوشعاطفی وی میگیرد.
کلیدواژگان