چکیده مقاله
هدف مقالة حاضر، سنجش عوامل ساختاری الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی در بخش تعاون و ارائة مدلی جهت مدیریت بر چالشهای موجود آن برای ایران به صورت عام و در بخش تعاونیهای تولیدی استان مازندران به صورت خاص بوده است. ضمن مروری مختصر و مستند بر ادبیات موضوعی مربوط و تأیید خبرگان، عوامل ساختاری و شاخصها و معیارهای ارزیابی ساختار بخش تعاون استخراج گردید. در ادامه از میان جامعة آماری 935 موردی، تعداد 164 شرکت به عنوان نمونه، که 87 شرکت در بخش تعاونیهای تولیدی کشاورزی و تعداد 77 شرکت در بخش تعاونیهای تولیدی صنعتی بودهاند که به روش تصادفی طبقهبندیشده انتخاب، و دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شدهاند. آزمونهای آماری مورد استفاده شامل آزمونهای دوجمله¬ای و نیز رگریسون خطی متعامل در قالب مدلهای معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزارهایSPSS و Lisrel بوده است. نتیجة پژوهش نشان داده است که شرکتهای تعاونی تولیدی استان مازندران از لحاظ متغیرهای شناسایی و تأییدشده به وسیلة خبرگان، در کلیه عوامل ساختاری (محیط داخلی) از شرایط مطلوبی برای الحاق به سازمان تجارت جهانی برخوردار نیستند. آزمونهای مدل معادلات ساختاری نتایج پژوهش نیز نشان داده است که از بین عوامل ساختاری، متغیر بازاریابی با 44% در تعاونیهای صنعتی و متغیر تولید در تعاونیهای کشاورزی با 32% بیشترین میزان تبیینکنندگی را داشتهاند. این در حالی است که در مجموع، رابطة کلی، یکپارچه و تعاملی میان آنها مورد تأیید قرار گرفته است که در مقالة حاضر به صورت مدل بومی به منظور سنجش عوامل ساختاری بخش تعاونی ج. ا. ا. (مورد خاص شرکتهای تعاونی تولیدی) ارائه شده است. در پایان مقاله نیز در قالب جمعبندی، بحث، نتیجهگیری، پیشنهادهایی چند در رابطه با کاربردهای نتایج مذکور در دنیای واقعی و نیز ادامه و پیگیری پژوهشهای مشابه در آینده ارائه شده است.