چکیده مقاله
در سیر تکامل سیاستگذاری علم، فنآوری و نوآوری، چارچوب¬های نظری مختلفی تجربه شده است که تکاملیافتهترین آنها، رویکرد نظام نوآوری است. نظام نوآوری هر کشور در برگیرندهی نهادهایی است که در فرایندی تعاملی عملکرد نوآورانهی یک کشور را تعیین میکنند. در نظام نوآوری هر کشور سازمان¬های پژوهش و فنآوری نقش قابل توجهی در ایجاد و حمایت از توسعهی فنآوری بر عهده دارند. این سازمان¬ها نقش حلقهی واسط را بین دانشگاه، صنعت و دولت ایفا میکنند و بخش مهمی از زیرساختهای توسعهی علم، فنآوری را و نوآوری تشکیل میدهند. اغلب کشورها از چنین سازمانهای مستقل، عمومی یا نیمهدولتی، مأموریتگرا (به شکل شفاف یا تلویحی) و غیرشرکتی که تحت حمایت مالی دولتند و در عین حال به دنبال جذب مشتریان دیگر نیز هستند، برخوردارند. هدف این مقاله ارائهی الگوی عوامل مؤثر بر موفقیت جهاد دانشگاهی به مثابه یک سازمان پژوهش و فنآوری ملی است. به همین منظور پس از مرور ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان، الگوی مفهومی تدوین و سپس با استفاده از تکنیکهای تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری مدل نهایی ارائه شد. طبق نتایج کسبشده از این پژوهش، مشخص شد که تمام مؤلفه¬های شناساییشده در ادبیات پژوهش در موفقیت سازمان¬های پژوهش و فنآوری مؤثرند و از میان عوامل درونسازمانی، موفقیت یک سازمان پژوهش و فنآوری ملی (مانند جهاد دانشگاهی) بیش از هر چیز تحت تأثیر فرهنگ سازمانی است.