چکیده مقاله
در این مقاله کوشش شده تا با استفاده از روششناسی گئورگ زیمل، جامعه شناس آلمانی، در تبیین شیوههای معنادار ساختن جهان، به دو شیوه متمایز در مطالعات سازمانی پرداخته شود. زیمل بر این نکته تأکید میکند که فرمها، تنها ابزار مواجهه ما با جهان هستند و ما تنها به وساطت فرم هاست که میتوانیم ماده خام کیهان را معنادار سازیم. در این مقاله، زیباشناسی سازمانی به عنوان یک فرم در قیاس با فرم آشنا و غالب بر مطالعات سازمانی- یعنی فرم علمی- مورد بررسی قرار گرفته تا بنیانهای هستیشناختی و معرفتشناختی آن معرفی شود. زیباشناسی به عنوان فرمی که معیار حقیقت در آن نه صدق با عین، بل انسجام درونی عبارتهاست، در این مقاله به منزله نوعی جهان بینی معرفی شده که بر سوژهگی پسازبانی و حضور اقماری سوژهها پس از عبارتها، مبتنی است. در ادامه، تقابل فرم زیباشناختی و فرم علمی در قالب تقابل نشانهشناسی و هرمنوتیک پی گرفته شده و در نهایت، امکانات زیباشناسی در حوزه اخلاق سازمانی و رفع تفارق، معرفی شده است.
کلیدواژگان