چکیده مقاله
هدف پژوهش تعيين رابطه بين پنج عامل بزرگ شخصيت با شيوه فرزندپروری مادران کودکان دچار نقص توجه و بيشفعالی بود. روش پژوهش توصيفی از نوع همبستگی و جامعه آماری مادران 47 دانشآموز (29 پسر و 18 دختر) دچار نقص توجه و بيشفعالی و نمونه بود که در سال 1390، به درمانگاه دکتر رونق، در شهر کرج مراجعه کرده بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه نئو و فرزندپروری آلاباما بود. برای تحليل دادهها از تحليل واريانس و رگرسيون چندمتغيره استفاده شد. نتايج حاکی از ارتباط مثبت بين روانرنجوری و شيوههای فرزندپروری بیثبات و مبتنی بر تنبيه بدنی مادران بود. وظيفهشناسی مادران با شيوههای فرزندپروری مثبت و درگيرانه رابطه مثبت و با شيوههای فرزندپروری توأم با تنبيه بدنی و نظارت ضعيف رابطه منفی داشت. مؤلّفه خوشايندی رابطه مثبت معناداری با شيوه فرزندپروری مبتنی بر تنبيه بدنی داشت و ساير ابعاد شخصيت رابطه معناداری با شيوههای فرزندپروری مادران نداشت. بنابراين، ويژگیهای شخصيتی مادران بر شيوههای رفتاری و فرزندپروری آنها و نيز افزايش يا کاهش شدت اختلال کودکان دچار نقص توجه و بيشفعالی آنها تأثيرگذار است.
واژههای كليدي: بيشفعالي؛ نقص توجه ؛ پنج عامل شخصيت ؛ مادران ؛ شيوه فرزندپروری