مقایسۀ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجانات در اختلالات وسواسی ـ اجباری، اضطراب منتشر و اضطراب اجتماعی

هدف از پژوهش حاضر، مقايسه راهبردهای تنظيم شناختی هيجان و درک هيجانات در اختلال وسواسي ـ اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش اين پژوهش از نوع علّی ـ مقايسه‌ای بود. جامعه آماری پژوهش را کليه بيماران زن و مرد مبتلا به اين سه اختلال در مراکز روانپزشکی خصوصی شهر شيراز (سال 1391 و 1392) تشکيل دادند که از ميان آنان 300 بيمار (در هر گروه اختلال، 100 بيمار) با روش نمونه‌گيری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنی‌های بهنجار نيز شامل 100 نفر از همراهان بيماران بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه‌های تنظيم شناختی هيجان (گارنفسکی و همکاران، 2001)، نارسايی هيجانی تورنتوـ20 مقوله‌اي (بگبی و همکاران، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هيلير، 1979) را تکميل کردند. نتايج تحليل واريانس چندمتغيره و آزمون تعقيبی توکی نشان داد که سه گروه بيمار در مقايسه با گروه بهنجار راهبردهای غيرانطباقی تنظيم شناختی هيجان بيشتر، راهبردهای انطباقي کمتر و درک ضعيف‌تری از هيجان‌ها را گزارش دادند (001/0>P). در استفاده از راهبردهای انطباقی و درک ضعيف هيجانات بين سه گروه بيمار تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). به‌طور کلی، راهبردهای تنظيم شناختی هيجان و درک هيجان‌ها در اين اختلالات به‌صورت متفاوتی بروز می‌کند.