چکیده مقاله
هدف از انجام اين پژوهش، مقايسۀ اثربخشی آموزش از طريق «اسناد»، «تمثيل» و «اسناد و تمثيل» بر ميزان خوشبينی دانشآموزان بود. روش مطالعه نيمهتجربی، با پيشآزمون پسآزمون و گروه گواه بود. جامعۀ آماری شامل همۀ دانشآموزان دختر سال اول مقطع متوسطۀ دبيرستانهای روزانه و دولتی شهر همدان در سال تحصيلی 1390ـ1389 و روش نمونهگيری از نوع خوشهای چند مرحلهای بود. نمونه شامل 96 نفر از دانشآموزان بود که بهصورت جايگزينی تصادفی در چهار گروه 24 نفری (سه گروه آزمايش و يک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامۀ خوشبينی، (الری و فينچام، 2000) بود مداخلۀ آزمايشی برای هر کدام از گروههای آزمايش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسههای آموزشی از هر چهار گروه پسآزمون به عمل آمد. دادهها با استفاده از SPSS 16 و آزمون تحليل واريانس يکراهه و آزمون تعقيبی LSD تحليل شدند. نتايج نشان داد که بين اثربخشی تمام روشها، بجز اثربخشی تمثيل در مقايسه با اسناد و اثربخشی اسناد در مقايسه با کنترل، بر بهبود ميزان خوشبينی دانشآموزان دختر سال اول تفاوت معنادار وجود دارد (001/0 > P ). و همچنين در مقايسۀ اثربخشی سه روش آموزش میتوان گفت که بيشترين اثربخشی به ترتيب مربوط به روشهای اسناد/ تمثيل، تمثيل و اسناد بوده است. براساس اين يافتهها میتوان گفت که آموزش از طريق اسناد / تمثيل و تمثيل باعث بهبود در ميزان خوشبينی دانشآموزان میشود. از اينرو استفاده از اين آموزشهای جديد نظير تمثيل و اسناد/ تمثيل میتواند مشکلات اکنون و آيندۀ دانشآموزان را کاهش دهد.
واژههای كليدي: خوشبيني، سبک اسناد، تمثيل.،