چکیده مقاله
هدف: تعيين رابطة فراشناخت و استعاره با خود -نظم بخشي دانش آموزان . روش: اين
پژوهش از نوع همبستگي است، و در آن ابتدا 150 دانشآموز به روش نمونه گيري خوشه اي
انتخاب شدند و پرسشنامههاي حالت فراشناختي اوينل و عابدي، خود-نظ مبخشي پنيتريچ و
د يگروت و آزمون افتراق معنايي آزگود را تكميل كردند. براي تحليل دادههاي مربوط به 139
دانشآموز ( 64 پسر، 75 دختر) از روش تحليل رگرسيون چند متغيري و تحليل واريانس چند
متغيري يكراهه استفاده شد. يافتهها: نتايج نشان داد كه بين فراشناخت و استعارة زندگي با
خود-نظم بخشي رابطة مثبت وجود دارد و اين رابطه در حدود 64 درصد از واريانس خود -
نظم بخشي را پيشبيني ميكند. علاوه بر اين، تفاوت دانشآموزان مناطق دو و شش شهر تهران
در فراشناخت و استعارة خود و استعارة زندگي معنادار است؛ يعني وضعيت فراشناخت و
استعارة دانشآموزان منطقة شش بهتر از دانشآموزان منطقة دو است . نتيجهگيري: نتايج
اين پژوهش، همسو با ساير پژوهشها، نشان ميدهد كه خود - نظم بخشي با فراشناخت و
استعاره رابطه دارد. پس آموزش مؤلفههاي فراشناختي ميتواند در كيفيت استعاره ها و
خود-نظمبخشي دانشآموزان تأثير بگذارد.