چکیده مقاله
هدف اين پژوهش مقايسۀ باورهای غيرمنطقی در مصرفکنندگان شيشه و افراد عادی بود. به همين منظور ابتدا به روش نمونهگيری در دسترس از ميان مراجعهکنندگان به مرکز جامع اعصاب و روان اصفهان 36 بيمار مبتلا به سوءِ مصرف شيشه انتخاب شدند. گروه گواه شامل 36 نفر از دانشجويان و کارمندان دانشگاه پيام نور اصفهان نيز به روش تصادفی ساده و براساس ملاکهای سن، جنس و تحصيلات با گروه بيمار همتاسازی شدند. پس از انتخاب آزمودنیها، آزمون افکار غيرمنطقی جونز ( IBT ) در مورد هر دو گروه اجرا شد. نتايج با روش t گروههای مستقل تحليل شد و مشخص گرديد که گروه سوءِ مصرفکنندۀ شيشه نسبت به گروه گواه باورهای غيرمنطقی بيشتری دارد. همچنين نمرات گروه بيمار نسبت به گروه گواه در خردهآزمونهای نگرانی بيش از اندازه توأم با اضطراب در مورد آينده ( AO ) ، اجتناب از مشکلات ( PA ) ، وابستگی ( D ) و درماندگی نسبت به تغيير ( HC ) بيشتر بود (05/0 P< ).