چکیده مقاله
هدف: تحقيق حاضر به منظور بررسي رابطة كنترل هيجاني و تنظيم شناختي هيجان با
باورهاي وسواسي دانشآموزان دختر دورة متوسطة شهر رشت انجام شد . روش: نمونة
آماري 302 دانشآموز دختر مشغول به تحصيل در دورة متوسطة نظري مدارس دولتي
شهر رشت بودند كه با روش نمونه گيري خوشه اي انتخا ب شدند. براي جمع آوري
اطلاعات اين پزوهش كه از نوع همبستگي است، از پرسش نامه هاي كنترل هيجاني ،
باورهاي وسواسي و تنطيم شناختي هيجان استفاده شد. يافتهها: نتايج تجزيه و تحليل
رگرسيون چندمتغيرة گام به گام، در پيش بيني متغير وابسته (باورهاي وسواسي)
نشان دهندة چهار مرحلة معنادار بود. در اولين مرحله، مؤلفة خودسرزنشي بيشترين رابطه
و پذيرش (β=0/ در مرحلة دوم، خودسرزنشي( 27 .(β=0/ را با متغير ملاك نشان داد( 37
بيشترين توان پيشبيني باورهاي وسواسي را نشان دادند. در سومين ،(β=0/ شرايط( 20
در (β=0/ و مرور ذهني( 13 (β=0/ پذيرش شرايط( 17 ،(β=0/ مرحله، خودسرزنشي( 25
مجموع 18 درصد واريانس متغير ملاك را پيش بيني كردند . درمرحلةآخر ، چهار
و ارزيابي (β=0/ مرور ذهني( 16 ،(β=0/ پذيرش شرايط( 13 ،(β=0/ متغيرخودسرزنشي( 24
بيشترين توان پيشبينيكنندگي متغير ملاك را داشتند. نتيجه گيري: نتايج (β=0/ مجدد( 12
اين تحقيق حاكي از آن بود كه باورهاي وسواسي با خودسرزنشي داراي بيشترين رابطة
معنادار و خودسرزنشي، پذيرش شرايط، مرورذهني و ارزيابي مجدد بيشترين توان را
براي پيشبيني باورهاي وسواسي دارند