چکیده مقاله
هدف: ارتباط نزديك زوج مادر- كودك باعث شكلگيري بسياري از ويژگيهاي
روان شناختي كودك ميشود. نظرية ذهن كودك يكي از مجموعه توانمنديهايي است كه
از اين رابطه تأثير ميپذيرد و هوش هيجاني مادر يكي از عوامل مؤثر بر توانمنديهاي
كودك است. هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي رابطة هوش هيجاني مادران با نظرية
ذهن كودكان است. روش: در اين پژوهش كه 189 كودك ( 102 پسر، 87 دختر) چهار تا
پنج سالة مهدكودكهاي شهر تهران همراه با مادرانشان در آن شركت كردند، براي
و براي (EIS) سنجش هوش هيجاني مادران از فرم فارسي مقياس هوش هيجاني
استفاده شد. (FBT) سنجش توانايي نظرية ذهن از سه نمونه از تكاليف رايج باور كاذب
يافتهها: يافتههاي اين پژوهش نشان داد كه بين نمرة كلي هوش هيجاني مادران و مؤلفة
بهرهوري هيجاني با نمرات كودكان در تكاليف باور كاذب رابطة معنادار وجود دارد.
نتيجهگيري: اين نتايج بيانگر آن است كه والدين براي اينكه بتوانند مرجع و الگوي
مناسبي براي كودكشان باشند، بايد در تنظيم هيجانهاي خود نوعي آگاهي هيجاني داشته
باشند و واكنش و پاسخدهي هيجاني مناسبي ابراز كنند. همچنين آنها بايد هنگام گفت و
گو با فرزندانشان دربارة هيجانها طوري عمل كنند كه آنها را در برابر ميزان بهرهمندي از
آگاهي هيجاني و توان تنظيم آن و در نتيجه ديدگاهگيري و نظرية ذهن ايمن كند.