چکیده مقاله
هدف: براساس نظرية باور و فرضية خلق همخوان، افراد اطلاعات هيجا ني خوشا يند و
ناخوشايند را به صورت انتخابي پردازش ميكنند. درماندگي آموختهشده باعث ايجاد خلق
منفي ميشود. افراد خاصي از جمله افراد خبره بيشتر در معرض درماندگي قرار ميگيرند .
هدف اصلي اين مطالعه، مقايسة اثر درماندگ ي آموخته شده بر بازشناس ي محرك هاي
ناخوشايند در اشخاص خبره و مبتدي است. روش: در اين مطالعه، 90 آزمودني شامل 45
فرد خبره ( 23 مرد و 22 زن) و 45 فرد مبتدي ( 24 مرد و 21 زن) شركت كردند.
آزمودنيهاي هر دو گروه خبره و مبتدي به طور تصادفي در يكي از سه گروه زي ر قرار
گرفتند: 1- آزمايش ( 15 نفر) 2- كنترل ( 15 نفر) 3- انتظار ( 15 نفر). ابتدا شركت كنندگان
وايت و كارور ، (BIS/BAS) نسخة فارسي مقياس سيستمهاي بازداري/ فعال-سازي رفتار
را كامل (ASQ) و پرسشنامة سبك اسناد ي (SAM) آزمون خودارزيابي تصاوير آدمك
كردند. براي هم ة آزمود نيها ، كلمات هيجا ني بر اي به خاطر سپردن و سپس به
شركتكنندگان گروه آزمايش و كنترل مسايلي ارائه شد. گروه آزمايش بر اي عملكردش
بازخورد منفي غيرمرتبط با پاسخ دريافت كرد؛ گروه كنترل ه يچ بازخورد ي نگرفت و
و (ß) سوگ يري پاسخ ،(RT) گروه انتظار به ه يچ مسأله اي پاسخ نداد . زمان واكنش
براي بازشناس ي كلمات داراي بار هيجا ني با استفاده از نظرية ،(d') حساسيت پاسخ
تشخيص علامت محاسبه شد. نتيجهگيري: تفاوت سوگيري پاسخ در گروه خبرة درمانده
نسبت به گروههاي ديگر مطالعه معنادار بود اما تفاوت زمان واكنش گروهها معنادار نبود .
نتايج نشان داد كه در بازشناسي كلمات منفي، اشخاص خبرهاي كه در معرض درماندگ ي
آموخته شده قرار گرفته بودند از راهبرد آسانتري استفاده كردند.