چکیده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی تحول شناختی در ادراک دانشجويان از معناداری در زندگی براساس ويژگیهای جمعيتشناختی بود. روش پژوهش علّی ـ مقايسهای و جامعۀ آماری تمامی دانشجويان دختر و پسر همۀ دورههای تحصيلی دانشگاههای آزاد اسلامی واحد خوراسگان، علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان در سال تحصيلي90ـ1389 بود. از بين دانشجويان اين سه دانشگاه و با استفاده از روش نمونهگيری تصادفی طبقهای و برحسب فرمول تعيين کوهن و همکاران (2000)، 400 نفر بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامۀ معناداری در زندگی مورگان و فارسيدز (2009) بود. پس از جمعآوری دادهها، با استفاده از آزمون t تکنمونهای، t نمونههای مستقل، تحليل واريانس يکراهه و آزمون تعقيبی توکی، پرسشهای پژوهش بررسی شد. نتايج نشان داد که ميانگين همۀ مؤلفههای معناداری در زندگی دانشجويان بجز مؤلفۀ زندگی معنادار، بالاتر از حد متوسط است (05/0 P< )، ولی جنسيت، تأهل، سال تحصيل و نوع دانشگاه بر معناداری دانشجويان تأثيری نداشته است. گروههای سنی و رشتۀ تحصيلی بر معناداری دانشجويان مؤثر بوده است. همچنين نتايج نشان داد که معناداری در زندگی يک سازۀ مستقل نيست و بالا رفتن سن باعث کاهش معناداری در زندگی دانشجويان میشود.
واژههای کلیدی: معناداری در زندگی، دانشجویان، هدفمندی و معنا