دلبستگی و پزشكی روان – تنی: مشاركتهای تحولی در قلمروهای تنیدگی و بیماری (قسمت نخست)


نویسنده
رحيم زاده سوسن*
سال انتشار:

چکیده مقاله

در ادبيات علمي معاصر، اصطلاح دلبستگي داراي چهار معناي متمايز است: نوعي از رفتار که هدف آن حفظ مجاورت با يک شخص ديگر است؛ پيوندهاي دلبستگي که با پيوند والدين و فرزندان مرتبط اند؛ نظام دلبستگي که هدف آن حفظ مجاورت با چهره دلبستگي و دستيابي به احساس ايمني دروني است و بالاخره، ارتباط هايي که در برگيرنده ابراز توجه، در دسترس بودن هيجاني و جستجوي آرامش در رابطه والدين ـ کودک اند. دلبستگي يک نظام کنترل رفتاري با مبناي زيست شناختي است که به کاربرد چهره هاي دلبستگي توسط کودک به منزله يک پايگاه ايمن، منجر مي شود؛ پايگاهي که بر اساس آن کودک به اکتشاف محيط دست مي يابد.
بالبي، زنجيره متوالي رفتارهاي هيجاني کودک در قبال جدايي از مادر يعني اعتراض، واکنش افسرده وار و سپس بي تفاوتي و بالاخره ترس از جدايي مجدد پس از بازيافتن وي را توصيف کرد و چون به کشف واکنشهاي مشابهي در بيماران بزرگسال خود نيز دست يافت چنين نتيجه گرفت که تار و پود زندگي فردي همواره يکسان باقي مي ماند.


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است