چکیده مقاله
بيش از يک قرن است که با پذيرش اصل شفابخشي طرح و بيان مشکلات، مراجعه به روان درمانگران به صورت امري متداول در آمده است. روان درمانگري با تمرکز بر نارساييها گامهاي موثري برداشته و بررسيهاي دقيق نشان داده اند که اثربخشي آن به طور معنادار بيش از دارونماها بوده است. فنون مختلف روان درمانگري نه تنها توانسته اند به بهبود و درمان اختلالهاي خاص دست يابند بلکه تاثير فرآيندهاي ظريف ديگري مانند ارتباط غيرکلامي، اتحاد درمانگري و شخصيت درمانگر را نيز برجسته کرده اند
اگرچه تمرکز بر آسيب شناسي رواني و کاربرد روشهاي مختلف درمانگري به کاهش نشانه هاي مرضي منجـر مـي شود اما الزاما افزايش خوشبختي را ـ که هنـوز در فرآيند درمان مورد غفلت قرار گرفته ـ در پي ندارد. در حالي که دستيابي به خوشبختي، هدف غايي اغلب مراجعان است.