چکیده مقاله
انگیزش در کار، پدیدهای چندوجهی است که نمیتوان آن را مستقیماً به وسیله یک متغیر واحد سنجید، انگیزش در کار به صورت مجموعهای از نیروهای درونی و بیرونی است که آغاز، شکل، جهت، شدّت و مدت رفتار مربوط به کاری را تعیین میکند. همچنین انگیزش در کار، نتیجه تلفیق خصیصههای فردی، ماهیت کار و ویژگیهای محیط کاری است. هر چند برای تبیین، توجیه، تشریح و کنترل جنبههای مختلف انگیزش در کار کارکنان، تئوریهای گوناگونی ارائه شده اما بیشتر آنها در یکپارچه ساختن ساحتهای گوناگون وجودی انسان و در ارائه چارچوبی جامع در برانگیختگی کارکنان در کارشان فقیرند. مقالهای که پیش رو دارید، مدلی نسبتاً جامع در زمینه انگیزش در کار کارکنان با ابعاد وجودی زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی یک فرد در سازمان است که تحت عنوان «مدل انگیزشی مبتنی بر معنویت کارکنان» طراحی و تبیین شده است. این مدل دارای ابعاد چهارگانه ارتباط فرافردی، ارتباط درون فردی، ارتباط میان فردی و ارتباط برون فردی با نشانگرهای مربوط به آن است که نتیجهاش «معنویت» خواهد بود. به عبارت دیگر، «معنویت» با چهار گونه ارتباط یک فرد با نیروی برتر (خدا)، با خویشتن خویش، با دیگران و با محیط تعریف شده که هر یک از آنها با بخشی از ساحتهای وجودی انسان مربوط میشوند؛ بدین معنا که ارتباط فرافردی با ساحت معنوی، ارتباط درون فردی با ساحت روانی، ارتباط میان فردی با ساحت اجتماعی و ارتباط برونفردی با ساحت زیستی انسان سروکار دارند. همچنین چهار گونه ارتباطاتی مذکور کار با معنا، کار هدفمند، خودشکوفایی در کار و به هم پیوستگی با هر چیز در محیط کاری و طبیعی را به ارمغان خواهند آورد، و سرانجام هر یک از آنها در انگیزش در کار کارکنان مؤثر خواهند بود. بر اساس تحقیقاتی که به منظور آزمون فرضیههای مدل به روشهای تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی در دو سطح صف و ستاد در دانشگاه تهران انجام گرفت، کارکنان دانشگاه تهران بر این عقیده بودند که ارتباط میان فردی و ارتباط برون فردی در انگیزش در کارشان مؤثرند؛ امّا در نظر آنان ارتباط فرافردی و ارتباط درونفردی در برانگیختگی در کارشان رابطهای ندارد.