چکیده مقاله
هدف اصلی این پژوهش بررسی علل گرایش کم دانشآموزان دختر مستعد به رشتهی علوم انسانی در دبیرستانهای شهر سمنان بود که به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. در این راستا کلیهی دانشآموزان دختر در حال تحصیل در سال دوم دبیرستان، در سه رشتهی ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی شهر سمنان در سال تحصیلی 87-86 که در سال اول دبیرستان معدل کل آنها بالای 17 بوده است به عنوان جامعهی آماری در نظر گرفته شد و از بین 230 دانش آموز مستعد در حال تحصیل در این مدارس جمعیتی بالغ بر 193 نفر حجم نمونه این پژوهش را تشکیل دادند که به شیوهی نمونهگیری تصادفی طبقهای و با استفاده از جدول «کرجسی مورگان» از جامعهی آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامه رغبتسنج شغلی «جان هالند» و محقق ساخته برای اندازهگیری اطلاعات بهکار گرفته شده بود که روایی پرسشنامههای پژوهش از طریق تأیید صاحب نظران و پایایی پرسشنامه محقق ساخته از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد و پایایی 75/0 برای آن بهدست آمد. همچنین آزمونهای آماری تحلیل واریانس، آزمون t ، آزمون کای دو وآزمون دانکن برای تجزیه و تحلیل یافتهها مورد استفاده قرار گرفت و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: تیپ شخصیتی، بیعلاقگی، وضعیت والدین (علاقه، تحصیلات و درآمد )، بیاطلاعی از وضعیت بازار کار و ارزیابی دانشآموزان از منزلت اجتماعی علوم انسانی، در انتخاب رشتهی تحصیلی دانشآموزان در دبیرستان مؤثر و در نهایت در گرایش آنها به رشتهی علوم انسانی اثر گذار بوده است.