چکیده مقاله
آموزش در خانه عبارت است از آموزش کودکان در محيط خانه و توسط خود والدين. در اين روش آموزشی، برنامههای درسی و روشهای آموزشی توسط خود والدين و کودک مشخص میشود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی دلايل گرايش به آموزش در خانه انجام گرفت. رويکرد اين پژوهش کيفی بود که در آن 9 خانواده در شهر تهران بر اساس نمونهگيری هدفمند و به صورت «روش گلوله برفي» انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از روشهای مصاحبه نيمه ساختار يافته و «خود شرح حال نويسي» استفاده شد. روش تجزيه و تحليل يافتهها، تحليل محتوای متن مصاحبه و اتوبيوگرافی بوده است. يافتههای پژوهش بيانگر آن است عامل اقتصادی به عنوان عامل مؤثر در گرايش به آموزش در خانه چندان مورد توجه والدين نبوده است. پيرامون عوامل فرهنگی اجتماعی به جو رقابتی مدارس، خالی بودن جای آموزشهای اخلاقی و ارزشهای انسانی در برنامههای درسی مدارس و تجربيات آموزشی والدين و احساس مسؤوليت والدين اشاره شده است. در مورد عوامل آموزشی و پداگوژيکی گرايش به آموزش در خانه، نارضايتی از برنامههای درسی، روشهای آموزشی در مدارس و استقلال در يادگيری، توجه به علايق و نيازهای کودک، پويايی روش و فرصت آموزش متقابل در آموزش در خانه بيان شد. تمرکزگرايی و سياست زدگی آموزشی نيز نيز به عنوان خط مشیهای سياسی مؤثر در آموزش در خانه ذکر گرديد.
واژههای كليدي: آموزش، آموزش در خانه، برنامههای درسی، آموزش رسمی، مدرسه،