روش فازی در پژوهش، پلی ما بین روش های كمی و كیفی


نویسنده
گلشني عليرضا, قائدي محمدرضا*
سال انتشار:

چکیده مقاله

منطق فازي يک نوع منطق چندارزشي است که ريشه در افکار افلاطون و فلسفه شرقي دارد، اما نخستين بار در سال 1965 ميلادي، دانشمند ايراني الاصل و استاد دانشگاه برکلي (پروفسور لطفعلي عسگرزاده) ملقب به پروفسور «زاده»، منطق فازي را مطرح کرد. برخلاف منطق دو ارزشي ارسطويي که به دنبال پاسخ آري و يا نه براي تعميم به تمام پديده ها مي باشد (همچون پوزيتيويسم)، منطق فازي جهان را همان گونه که هست معرفي مي کند. منطق فازي با طبيعت، سرشت و فطرت انسان قرين تر بوده و به فلسفه شرقي و اديان نزديک تر است. با وجود منفعت هاي زياد منطق فازي (به دليل نقش برجسته رياضيات در آن)، مشکل عمده اين منطق رياضي اين است که توليدکننده الگوهاي فکري بشري نيست. زيرا الگوهاي فکري بشري اغلب شهودي هستند و رياضيات از درک پيچيدگي هاي آن عاجز است. در روش فازي، رويکرد کمي و کيفي حضور همزمان دارند و اين روش پلي بين روش کمي و کيفي برقرار مي سازد.

 


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است