رابطه بین ناکارآمدی خانواده مبدا و وابستگی متقابل زنان: نقش تعدیل کننده تحصیلات دانشگاهی


نویسنده
خسروي نجمه, پناغي ليلي*, احمدآبادي زهره, صادقي منصوره السادات
سال انتشار:

چکیده مقاله

هدف: هدف اين پژوهش تعيين رابطه ناکارآمدي هاي خانواده مبدا و وابستگي متقابل و شناسايي نقش تعديل کننده تحصيلات دانشگاهي در اين رابطه بود.
روش: روش مطالعه از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل زنان شهر تهران بود. از بين زنان مناطق 4 و 7 شهر تهران، 140 زن به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و مقياس هاي وابستگي متقابل فيشر، اسپن و کراوفورد (1991) و سنجش خانواده اپشتاين، بالدوين و بيشاپ (1983) را تکميل کردند.
يافته ها: يافته ها نشان داد وابستگي متقابل زنان داراي تحصيلات دانشگاهي، پايين تر از ساير زنان است. اگرچه تمامي انواع ناکارآمدي هاي خانواده مبدا با وابستگي متقابل همبسته بود ولي تنها ناکارآمدي نقش ها و ارتباطات، رابطه قوي تري با وابستگي متقابل داشت. همچنين تحصيلات دانشگاهي رابطه بين ناکارآمدي خانواده مبدا و وابستگي متقابل را تعديل کرد و همبستگي بين ناکارآمدي خانواده مبدا و وابستگي متقابل فقط در بين زنان بدون تحصيلات دانشگاهي معنادار بود.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد تحصيلات دانشگاهي مي تواند با تامين احساس هويت، اعتماد به نفس، خودارزشمندي و توانمندي روان شناختي، به زنان کمک کند تا ناگواري هاي خانواده مبدا را با خود به بزرگسالي منتقل نکنند. از اين رو مطالعه نقش تحصيلات دانشگاهي در پژوهش هاي کاربردي حوزه زنان، ضروري به نظر مي رسد


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است