فرهنگ تفکر در کلاس و رابطه آن با نیاز به شناخت معلم و دانش آموز


نویسنده
صداقت مريم*, رحماني سوده, محمدي راحله
سال انتشار:

چکیده مقاله

هدف: هدف اين پژوهش شناسايي وضع موجود فرهنگ تفکر، نياز به شناخت معلمان و دانش آموزان و شناسايي رابطه بين آن ها در کلاس بود.
روش: روش پژوهش توصيفي، پيمايشي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كلاس هاي پايه سوم تا پنجم مدارس ابتدايي دولتي شهر تهران شامل 1240 مدرسه بود. با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي چندمرحله اي 52 مدرسه و از هر مدرسه يک کلاس انتخاب شد و با استفاده از سياهه فرهنگ تفكر محقق ساخته مورد مشاهده قرار گرفت. 209 معلم و 1125 دانش آموز نيز از کلاس هاي انتخاب شده به ترتيب به مقياس هاي نياز به شناخت بزرگسالان کاسيوپو، پتي و کائو (1984) و کودکان کوکيس، مکفرسون، تپلاک، وست و استانويچ، (2002) پاسخ دادند.
يافته ها: نتايج نشان داد مقدار ميانگين هاي مشاهده شده در تمام مولفه هاي فرهنگ تفکر، به جز الگودهي تفکر، به طور معناداري از نمره متوسط مقياس پايين تر است. نياز به شناخت معلمان در حد متوسط و نياز به شناخت دانش آموزان به طور معناداري بالاتر از متوسط بود. بين هيچ يک از مولفه هاي فرهنگ تفکر با نياز به شناخت معلمان و دانش آموزان رابطه معناداري به دست نيامد.
نتيجه گيري: سياست گذاران و برنامه ريزان آموزشي با توجه به اهميت دوره ابتدايي لازم است براي نهادينه کردن فرهنگ تفکر و پرورش تفکر در دانش آموزان که يکي از مهم ترين اهداف نظام هاي آموزشي است تدابيري اتخاذ کنند


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است