چکیده مقاله
حدوداً سه دهه است که مباحث اخلاقی بنحو گسترده در رشته مدیریت مورد بحث قرار گرفته است. در اخلاق کسب و کار، سیاستهایی که سازمانهای مختلف باید بکار گیرند ، به نحوی که مقید به قیود اخلاقی باشند به بحث گذاشته شده است. معمولا سیاستهایی که در حال حاضر به انحا گوناگونی نظیر مالیات سبز توصیه و اجرا می شود ناظر به طرف عرضه است. در این مقاله ، مکتب فایده گرایی قاعده محور برای نشان دادن اهمیت جامعه مدنی و بهره گیری از رویکرد تقاضا محور به منظور نهادینه سازی استاندارد های اخلاقی در سازمانها بکار گرفته شده است. بنا بر آموزه های این مکتب، انجام و ترک افعالی که اگر به صورت قاعده در آیند یبیشینه شدن فایده و کمینه شدن درد و رنجِ بیشترین شهروندان را به همراه خواهند داشت ؛ اخلاقا موجه است. با پیش چشم قرار دادن آموزه های فایده گرایانه ، نقش مشتری در اتخاذ سیاستهای طرف عرضه نشان داده شده است. در خاتمه، در راستای نقد سیاست های حاکم بر روند اخلاقی سازی کسب و کار مبتنی بر کنترلِ نظام عرضه کنونی، پیشنهاداتی جهت نهادینه سازی سیاستهای طرف عرضه در سازمانها مطرح شده است.
کلیدواژگان