اثربخشی آموزش حل مساله بر کیفیت زندگی مادران کودکان درخودمانده


نویسنده
احمدي حلمسلويي اعظم, پاشنگ بتول*, سليمي نيا نرگس
سال انتشار:

چکیده مقاله

هدف: هدف از پژوهش حاضر تعيين ميزان اثربخشي آموزش حل مساله بر کيفيت زندگي مادران کودکان درخودمانده بود. روش: روش پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پيگيري بود. آزمودني ها شامل 30 مادر داراي کودک درخودمانده بود که به طور تصادفي از ميان 280 مادر مراجعه کننده به مرکز تخصصي اوتيسم «فرزندان آفتاب» واقع در شهر قدس استان تهران در سال 1392 انتخاب، و در دو گروه 15 نفري آزمايش و گواه جايگزين شد. گروه آزمايش 6 جلسه آموزش حل مساله 120 دقيقه اي را هفته اي يک بار دريافت کرد. در گروه گواه مداخله اي صورت نگرفت. ابزار مورد استفاده نسخه کوتاه پرسش نامه 36 سوالي کيفيت زندگي واير و شربورن (1992) بود که در سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري اجرا و جهت تحليل داده ها از روش کوواريانش و اندازه گيري هاي مکرر استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داد که آموزش مهارت حل مساله بر بهبود کيفيت زندگي گروه آزمايش در مقايسه با گروه گواه در تمامي ابعاد موثر بوده است. همچنين پيگيري پس از 2 ماه نيز اين نتايج را تاييد کرد. نتيجه گيري: مي توان آموزش حل مساله را به عنوان ابزاري حمايتي و موثر جهت ارتقاء کيفيت زندگي خانوادگي به شمار آورد، و از آن به ويژه براي مادران داراي کودک درخودمانده که نقش مهمي در جو عاطفي خانواده دارند سود جست.


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است