چکیده مقاله
هدف اين پژوهش بررسی تاثير آموزش شادمانی به روش شناختی- رفتاری بر کيفيت زندگی زناشويی مردان و زنان متاهل شهر اصفهان بود .روش پژوهش نيمه تجربی و از نوع پيش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری يژوهش مشتمل بر کليه افراد متاهل مراجعه کننده به کلينيک مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر اصفهان در تابستان سال 1389بود. روش نمونه گيری از نوع نمونه گيری تصادفی ساده بود. از بين مراکز مشاوره شهر اصفهان يک مرکز به تصادف انتخاب شد و 32 نفر از افراد مراجعه کننده به اين مرکز به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف در گروه های آزمايش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمايش در 6 جلسه آموزش شادمانی شرکت کردند. از هر دو گروه پيش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کيفيت ادارک شده از ابعاد روابط زناشويی (فلچر، سيمپسون و توماس،2000) بود. برای نتايج تحليل کوواريانس نشان داد که اين نوع آموزش شادمانی بر کيفيت زندگی زناشويی به صورت کلی و بر زير مقياس های رضايت از رابطه نزديک ، صميميت، شور و هيجان جنسی و عشق موثر بود (05/0P<)، ولی بر حيطههای تعهد و اعتماد تأثير نداشت. از آموزش شادمانی به عنوان يکی از راه های افزايش کيفيت زندگی زناشويی و جلوگيری از وقوع طلاق می توان استفاده کرد.
واژههای كليدي: آموزش شادمانی، رويکرد شناختي- رفتاري، کيفيت زندگی زناشويي