مفهوم مقابله در سال 1966 توسط لازاروس[1] معرفی شد و از آن پس شیوه مقابله افراد با مشکلاتشان مورد بررسی قرار گرفت و ابزارهایی برای اندازه گیری آن تهیه شدند. مقابله شامل ابعاد شناختی، رفتاری، عاطفی است و می تواند همراه با حل مشکل یا سازگاری با مشکل بدون ارائه ی راه حل انجام شود(سارافینو[2]، 1386).
روشهای مقابله از جمله حل مساله، روشهایی برای مقابله با استرس و حل مشکلات زندگی می باشند و برای ارتقاء زندگی به مطلوب ترین سطح ممکن، افراد می توانند راه های مختلف مقابله با استرس را بیاموزند(هاوتون، کرک، سالکووس کیس، کلارک[3]، 1385).
کنارآمدن و سازگاری موفقیت آمیز با محیط اجتماعی مستلزم مجموعه ای از مهارتهای حل مسائل بین شخصی است که نمی توان آنها را به وسیله ی آزمونهای رایج هوش یا ازمونها شخصیت اندازه گیری کرد. حل مساله بر یک فرایند رفتاری- شناختی دلالت دارد که پساخهای بالقوه موثر را برای یک موقعیت مشکل فراهم می آورد و احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از میان پاسخهای متعدد افزایش می دهد. در واقع آموزش حل مساله را می توان فرایند کمک به فرد برای رشد یادگیری او در نتیجه افزایش احتمال مقابله موثر در طیف وسیعی از موقعیتها تعریف کرد(مالوف، تورستینسون، اسکاتل[4]، 2007).
حل مساله نوعی از مقابله متمرکز بر مشکل و سازگار است و موجب خط مشی های هدفمندانه خاصی می شود که افراد به سویله آن مساله را تعریف کرده و راه حلهای مختلف را تولید نموده، تصمیم گیری کرده و یک راه حل را انجام می دهند.
مقابله دارای یک مفهوم معین نیست، بلکه اصطلاحی است که مفاهیم متفاوت را زیر پوشش خود قرار می دهد و می توان آن را با اصطلاح های متعددی مانند راهبردها، تدبیرها، پاسخ ها، شناخت ها یا رفتارها مشخص کرد(شوارتز[5]، به نقل از دادستان و همکاران، 1387). مفهوم مقابله برای اولین بار در سال 1966، توسط لازاروس معرفی شد. او معتقد بود که استرس شامل 3 مرحله است: مرحله اول، ارزیابی اولیه است که مشاهده یک خطر است. مرحله دوم، ارزیابی ثانویه است که جستجوی یک پاسخ در ذهن است و مرحله سوم، به کارگیری آن پاسخ یا به عبارتی مقابله مدنظر است(خدایاری فرد و پرند، 1386). بنابراین لازاروس مقابله را به منزله تلاشهای نشاختی و رفتاری فعال فرد می داند که برای اداره کردن خواسته های (درونی و بیرونی) طاقت فرسای فرد و یا خواسته هایی که فراتر از منابع فرد ارزیابی می شوند، به کار برده می شوند(لازاروس، به نقل از گنزالس و همکاران[6]، 2001). به عبارت دیگر، پاسخهای مقابله ای کوششهایی هستند که فرد برای بازگرداندن تعادل یا حذف اغتشاش به کار می بندد و پیامد آن، حل مساله، تطبیق با مشکل یا فقدان دستیابی به یک راه حل است(فرایدنبرگ و لویس، به نقل از دادستان و همکاران، 1386).
از دیدگاه لازاروس که عمده ترین نظریه مقابله ای را عنوان کرده است، مقابله به جای اینکه صرفا مترادف با حل مساله در نظر گرفته شود، بر فرد، محیط و شیوه های تعامل آنها در موقعیتهای تهدید آمیز استوار است. همچنین وی بر نقش محوری شناخت بر پیامدهای هیجانی اشاره می کند و ادراک موقعیت را تابع شیوه ارزیابی فرد می داند و به متمایز کردن دو سبک مقابله ای می پردازد:سبک مسئله محور[7] و هیجان محور[8](لازاروس، 1966).
در مقابله مسئله محور، تمرکز فرد بر عنصر تنیدگی زاست و کوشش می کند تا با بررسی ابعاد و راهبردهای حل مسئله مانند کمک طلبی از دوستان و افراد متخصص رابطه تنیدگی زا بین خود و محیط را تغییر دهد. اما هدف مقابله هیجان محور، نظم دهی به حالت هیجانی ناشی از تنیدگی است و با اجتناب از عامل تنیدگی زا، رازیابی مجدد آن از زاویه شناختی و توجه به جنبه های مثبت خود و موقعیت، تحقق می یابد(کائسار و منیر[9]، به نقل از دادستان و همکاران، 1386).
فرایدنبرگ و لویس بر این باورند که هر دو سبک مقابله ای مسئله محور و هیجان محور، سبکهای سازش یافته هستند و به فرایند سازش پذیری فرد با موقعیت تنیدگی زا کمک می کنند(فرایدنبرگ و لویس، 1993). افزون بر آن، سبک سومی نیز مطرح می شود که راهبردهای مقابله ای سازش نایافته را مشخص می کند. این سبک مقابله ای به معنای شکست فرد در مقابله با تنیدگی هاست، فعالیتهای روزمره را دچار اختلال می کندو کاربرد آن موجب وخیم تر شدن شرایط می شود(فرایدنبرگ، به نقل از دادستان و همکاران، 1386).
پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس نحوه پاسخگویی افراد به حوادث استرس زا را می سنجد و شامل 19 سوال بی/خیر است که سه نوع مقابله رفتاری فعال، شناختی فعال و اجتماعی را می سنجد. بیلینگز و موس در سال 1984 در بررسی رفتارهای مقابله ای گروهی از بیماران افسرده ایتم های پرسشنامه ی قبلی را به 32 ماده افزایش دادند و به جای بلی/خیر از مقیاس لیکرت 4 درجه ای استفاده نمودند. در این پرسشنامه ی جدید 5 نوع راهبرد مقابله ای مشخص شد: 5 ماده مربوط به مقابله متمرکز بر ارزیابی شناختی، 3 ماده مربوط به مقابله متمرکز بر حل مساله، 11 ماده مربوط به مقابله متمرکز بر هیجان، 4 ماده مربوط به مقابله مبتنی بر جلب حمایت اجتماعی و 9 ماده مربوط به مقابله ی متمرکز بر مهار جسمانی یا جسمانی کردن مشکلات می باشد.
نمره گذاری 4 درجه ای از صفر تا 3 می باشد.
ملاحظات: فایل این پرسشنامه همراه با دو پروپوزال در مورد راهبردهای مقابله ای می باشد.
تعدادی از نمونه سوالات پرسشنامه :
1-از تجربیات گذشته خود در موقعیتهای مشابه استفاده می کنم.
2- در برخورد با مشکلات برای نیرو گرفتن یا هدایت خود دعا می خوانم.
مشخصات فایل پرسشنامه:
روایی و پایایی: دارد
تعریف مفهومی: دارد
تاریخچه: دارد
قالب فایل سوالات: Word
منبع: دارد
تعداد صفحات: 8
تعداد سوالات:31
نمره گذاری: دارد
مولفه ها: ندارد ( سوالات مربوط به هر مولفه مشخص نشده است).
تعداد مقالات همراه: 2
[3] - Hawton, Creck, Salkovskis & Clark
[4] - Malouff, Thorsteinsson & Schuttle
[8] - emotional - focused