بازاریابی درونی

یک جزء بسیار مهم در برنامه‌ریزی استراتژیک شایستگی یک سازمان است.زمانی که شایسته است به درستی اداره و مدیریت شود منجر به کسب مزیت رقابتی برای یک شرکت و سازمان خواهد شد یکی از اشکال مزیت رقابتی خدمت به مشتری است که نتیجه آن وفاداری تزلزل‌ناپذیر مشتری می‌باشد از مهم‌ترین رویکردهای دستیابی به این هدف بازاریابی درونی است که عامل کلیدی در ارائه خدمات برتر و موفقیت بازاریابی خارجی سازمان می‌باشد(12). برری و گرونروس برای اولین بار مفهوم بازاریابی درونی را در دهه 1980 معرفی کردند. در قلب مفهوم بازاریابی درونی. وجود دارد که کارکنان بازار داخلی درون سازمانی را تشکیل می‌دهند یعنی سازمانی یک بازار درونی که دارای مشتریان عرضه کنندگان درونی است و تأمین نیازهای این مشتریان درونی برای موفقیت سازمان باز و ضروری است امروز سرمایه‌های انسانی و دارایی‌های نامشهود منبع نهایی خلق ارزش پایدار به حساب می‌آیند(14). بنابراین این نیروی انسانی سازمان بار کسب یک مزیت رقابتی پایدار را به دوش می‌کشد اگر نیازها و انتظارات این نیروی کار تأمین  نشود و به او به عنوان یک دارایی هزینه‌ای و نه عنوان سرمایه اصلی سازمان نگریسته شود ارائه محصول و خدمات مناسب و ارزشمند مشتری ممکن نخواهد بود. مفروضه اصلی بازاریابی  این است که به کارکنان به عنوان باارزش‌ترین دارایی سازمان نگریسته شود و با آنها به عنوان مشتریان درونی رفتار شود زیرا این امر منجر به کسب مزیت رقابتی توسط سازمان می‌شود در اصل بازاریابی داخلی به عنوان رویکردی به مدیریت خدمات نگریسته می‌شود که شامل به کاربرد مفهوم بازاریابی و آمیخته بازاریابی در محیط بازار درونی سازمان می‌باشد.