تدوین راهبرد برای شرکت تولید تجهیزات پزشکی گوهرشفا با استفاده از ماتریس برنامه‌ریزی راهبردی کمی (QSPM)

صنعت تجهیزات پزشکی از نظر تعداد محصولات تولیدی و بازارهای مصرفی، از گستردگی و جذابیت منحصربهفردی برخوردار است. به همین دلیل، کسب مزیت رقابتی و جایگاه مناسب در بین رقبا، برای فعالان در این صنعت اهمیت بسیاری دارد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است با استفاده از برخی روشهای کمی، راهبرد رقابتی برای شرکت تولید تجهیزات پزشکی گوهرشفا تدوین شود. از این رو، با استفاده از ماتریسهای ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و داخلی (IFE)، سوات (SWOT) و داخلی و خارجی (IE) مهمترین عوامل، شناسایی و ضمن تعیین جهت راهبردی شرکت، گزینههای ممکن مشخص شده است. سپس با استفاده از ماتریس برنامهریزی راهبردی کمی (QSPM) گزینههای مختلف مورد ارزیابی و قضاوت قرار گرفته و از بین آنها مناسبترین گزینه انتخاب شده است. طبق نتایج این پژوهش، راهبرد توسعه بازار برای شرکت گوهرشفا توصیه میشود.

بررسی رابطه بین سرمایه‌های فکری با کیفیت خدمات دولتی در سازمان امور اقتصادی و دارایی استان کرمان

تغییرات سریع در دنیای کنونی، سازمان‌ها را با مشکلات مختلفی مواجه کرده است. اما در عین حال، سازمان‌های موفقی نیز وجود دارند که با ابزارهای مدیریتی و فناوری جدید، از فرصت‌های ایجاد شده، به نفع خود استفاده می‌کنند. سرمایه فکری یکی از ابزارهای مذکور است. همچنین سازمان‌ها با شناخت بهتر اجزای سرمایه فکر و تدوین راهکارهایی برای تقویت و پرورش آنها می‌توانند برای ایجاد تأثیر مثبت بر ادراک مشتری از کیفیت خدمات عرضه شده و در نهایت، سودآوری بیشتر، فعالیت‌های مهمی انجام دهند. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سرمایه‌های فکری با کیفیت خدمات دولتی در سازمان امور اقتصادی و دارایی کرمان است. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و همبستگی است که با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری، همه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان کرمان در سال 1389 هستند. نمونه‌گیری در این پژوهش، با روش حداکثر خطا انجام شده است و 240 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها، از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. همچنین دو پرسشنامه برای جمع‌آوری داده‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که بین متغیر سرمایه‌های فکری با کیفیت خدمات دولتی، رابطه معنادار وجود دارد.

راهبرد بهبود خدمات بانکداری خرد در دفاتر خدمات بانکی روستایی (ICT) پست بانک در ایران

مدتی است پست بانک ایران، یکی از بانکهای دولتی در عرصه رقابت، در کسب و کاری جدید به نام خردهبانکداری در قالب دفاتر خدمات بانکی وارد شده است. برای سنجش امکان توسعه منطقی این کسب و کار، به بررسی و تدوین برنامه‌ای راهبردی نیاز است. در مقاله حاضر، تلاش میشود با استفاده از داده‌های موجود در پست بانک و بهرهگیری از مدل‌های برنامه‌ریزی راهبردی از دیدگاه علمی، امکانسنجی لازم برای این فرایند توسعه بانک تبیین گردد. از این رو، با بهره‌گیری از مدل SWOT، و انجام مقایسه و کمکهای حمایتی ابزار IS/IT، امکان تصمیمگیری بهینه در این زمینه فراهم میشود. ابتدا پیشینه پژوهش درباره پست بانک ایران و برخی منابع معتبر علمی مورد بررسی قرار میگیرد. سپس هدف پژوهش، ضرورت آن، روش و مدل پژوهش بیان می‌شود. داده‌های مربوط از منابع اطلاعاتی موجود، یعنی مدیران، کارشناسان و خبرگان دفاتر ICT روستایی در پست بانک ایران و برخی واحدهای ستادی و اجرایی جمعبندی میشود و مورد تحلیل قرار می‌گیرد. نتایج حاصل از پردازش دادهها با ابزار آماری استاندارد، آزمون و تحلیل گردیده، در ماتریس SWOT بیان شده و راهبردهای حاصل، با توجه به تحلیل انجام شده و اولویت‌بندی تعیین گردیده است. در بخش نتیجه‌گیری، طبق تحلیل SWOT، شاخصهای ضعف بیشترین اهمیت را از دیدگاه پاسخ‌دهندگان دارند و مدیریت پست بانک باید به منظور تقویت ضعف‌ها به میزان بسیاری تلاش کند.

یادگیری و اعتماد سازمانی، حلقه‌های میانجی بین توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی

امروزه، تغییر و تحولات سریع عوامل محیطی، میزان پیچیدگی و ابهام را افزایش داده است و در چنین شرایطی، استفاده از پارادایم‌های قدیمی چارهساز نیست. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است رویکرد جدیدی استفاده شود که مجموعهای از مفاهیم را به منظور مقابله با این شرایط پیچیده با هم مورد توجه قرار  دهد. ترکیبی از مفاهیم رفتاری و مدیریتی که تاکنون در هیچ یک از مدلهای مفهومی منتشر نشده است. برای استخراج مدل مفهومی، نظریهها و مدلهای مرتبط با موضوعات و پژوهشهای پیشین، به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت و مدلی که مفاهیم توانمندسازی روانشناختی (متغیر مستقل)، تعهد سازمانی (متغیر وابسته)، اعتماد سازمانی و یادگیری سازمانی (متغیر میانجی) را شامل میشود، طراحی و روابط بین آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که تا چه حد اعتماد سازمانی و یادگیری، بر ارتباط توانمندی روانشناختی با تعهد سازمانی تأثیر میگذارد. روش پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و ماتریس کوواریانس همبستگی است. به همین منظور، از میان کارشناسان اداره امور کل کارکنان بانک ملت، عدهای از افراد با نمونهگیری تصادفی ساده (125نفر) انتخاب شدند. تحلیل دادهها در نرمافزار Lisrel و Spss با استفاده از فنون آماری مانند رگرسیون، تحلیل عاملی تأییدی به منظور تأیید شاخص‌های مناسب و حذف و شاخص‌های ضعیف و تحلیل مسیر برای یافتن مسیر بهینه میان متغیرها انجام شد. در نهایت، شاخص‌های ضعیف حذف ( تدوین مدل ساختاری) مسیر بهینه و مطلوب میان متغییرها(تحلیل مسیر) تعیین گردید.

عوامل مهم موفقیت مدیران در استقرار نظام‌های برنامه‌ریزی منابع سازمان

پذیرش و کاربرد گسترده نظام برنامهریزی منابع سازمان در سازمانهای بزرگ و متوسط، انقلاب ERP توصیف شده است. چنین نظامهایی، ارائه پاسخی یکپارچه و منسجم را به نیازهای اطلاعاتی سازمان در زمینه جایگزین کردن نظامهای اطلاعاتی سنتی و جزیرهای نوید میدهند. اگر نظام برنامهریزی منابع سازمان، به درستی و با توجه به مسائل اقتصادی و سازمانی استقرار یابد، بهرهوری افزایش خواهد یافت. در غیر این صورت، استقرار این نظامها، سازمانها را با چالشهای جدی مواجه میکند. در مقاله حاضر، با تکیه بر چارچوب نظریه کلاسیک وظایف مدیریت، عوامل مهم موفقیت در اجرای نظامهای برنامهریزی منابع سازمان در قالب برنامهریزی، سازماندهی، کارمندیابی، رهبری و کنترل مورد بررسی قرار میگیرد.

نیازسنجی آموزشی مدیران عالی در بخش دولتی ایران

بی‌شک، در فعالیت‌های آموزشی به یادگیری مهارت‌ها، دانش و گرایش‌های مورد نیاز برای انجام یا بهبود وظایف و شغل توجه می‌شود. بنابراین، مدیران عالی که در سازمان دولت فعالیت می‌کنند نیز به آموزش نیاز دارند، اما مبانی آموزش آنها، متفاوت از سایر رده‌های مدیریتی است که در سطح سازمان فعالیت می‌کنند. مقاله حاضر، حاصل پژوهشی درباره تعیین نیازهای آموزشی مدیران عالی بخش دولتی ایران است که می‌توان یافتههای آن را در طراحی الگوی آموزشی مطلوب مدیران مذکور مورد استفاده قرار داد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می‌توان فعالیت‌های عمده مدیران عالی را در بخش دولتی ایران به شرح زیر طبقه‌بندی کرد: 1) تحلیل محیطی و جهت‌گیری راهبردی؛ 2) آینده‌نگری و تعمیق حاکمیت اسلامی؛ 3) معماری سازمانی و تأمین مشارکت ذینفعان؛ 4) برنامه‌ریزی، سازماندهی، و نظارت؛ و 5) هدایت و رهبری مجموعه تحت نظر. برای انجام فعالیت‌های مذکور، نیازهای آموزشی مدیران عالی در سه سطح حاکمیتی، بخشی، و شغلی شناسایی و گروه‌بندی شدند

سرمایه اجتماعی از دید رویکرد منفی فوکویاما در ایران

اهمیت و نقش سرمایه اجتماعی در روند توسعه جوامع، در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان قرار گرفته است و یکی از شاخصهای توسعه در نظر گرفته میشود. با وجود این، هنوز در مورد تعاریف و مفاهیم نظری سرمایه اجتماعی و میزان تأثیر آن بر روند رشد و توسعه جوامع، اجماعی وجود ندارد. بدیهی است که برنامهریزی و سیاستگذاری در هر زمینهای، از جمله در سرمایه اجتماعی، به شاخص اندازهگیری نیاز دارد. ولی ساخت شاخص برای سرمایه اجتماعی پیچیده و دشوار است و از این رو، یکی از بزرگترین کاستیهای مفهوم سرمایه اجتماعی، فقدان اجماع درباره سنجش و اندازهگیری آن است . در پژوهش حاضر، تلاش شده است با توجه به محدودیتهای موجود، به جای سنجش و اندازهگیری شاخصهای سرمایه اجتماعی، با بررسی شواهد و آثار آن در جامعه، روند و وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران طی سالهای گذشته بررسی شود. بدین ترتیب که ابتدا با استفاده از روش جایگزین فوکویاما، روند سرمایه اجتماعی از سال 1365 الی 1383 مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده، برآورد میشود که سرمایه اجتماعی در ایران طی سالهای 1365-1381، کاهش و در سالهای 1381-1383 افزایش یافته است. سپس با استفاده از دادههای طرح پیمایش ایرانیان که دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد در سال 1379 آن را اجرا کرده است، میزان سرمایه اجتماعی در سال 1379 مورد بررسی قرار گرفت. با در نظر گرفتن فرضهایی، سرمایه اجتماعی در این سال در حد متوسط برآورد شد. در نهایت با فرض اینکه نتایج به دست آمده در خصوص روند سرمایه اجتماعی صحیح است، میزان سرمایه اجتماعی در هر یک از سالهای 1365 الی 1381 نسبت به سال 1379 به دست آمد.

تدوین راهبرد توسعه صنعت گردشگری منطقه آزاد قشم با استفاده از مدل سوات

اکنون صنعت گردشگری، به عنوان گسترده‌ترین صنعت خدماتی جهان، از منابع مهم رونق اقتصادی (‌اشتغال‌زایی، کسب درآمدهای ارزی، کاهش فقر و غیره) و افزایش تبادل و تعامل اجتماعی محسوب می‌شود. از این رو، مناطقی که از ظرفیت‌های گردشگری برخوردار هستند، باید راهبرد‌های مناسبی انتخاب کنند تا از مزایا و فواید اقتصادی و اجتماعی‌- ‌فرهنگی صنعت مذکور برخوردار شوند. جزیره قشم با مساحت تقریبی 1491 کیلومتر مربع در شمال تنگه استراتژیک هرمز قرار دارد و با سه جزیره هرمز، هنگام و لارک، شهرستان قشم را در استان هرمزگان تشکیل می‌دهد. برای تدوین راهبرد گردشگری در جزیره قشم، از چهارچوب جامع تدوین راهبرد استفاده شده است. در مرحله شروع، بیانیه مأموریت گردشگری این منطقه تعیین گردید. سپس در مرحله ورودی، ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) تدوین شد. آنگاه با توجه به اطلاعات جمع‌آوری شده، در مرحله تطبیق و مقایسه، دو ماتریس سوات و ماتریس داخلی و خارجی IE)) تشکیل گردید. در نهایت، در مرحله تصمیم‌گیری با استفاده از ماتریس برنامه‌ریزی راهبردی (QSPM)، میزان جذابیت راهبرد‌های تعیین شده، مورد ارزیابی قرارگرفت و بهترین راهبرد برای توسعه صنعت گردشگری منطقه آزاد قشم انتخاب شد. راهبرد مذکور، گسترش طبیعت‌گردی و گردشگری درمانی در جزیره قشم است.

مقایسه و رتبه‌بندی عملکرد مالی شرکت‌های مخابرات استانی با رویکرد مدل جمعی تحلیل ‌پوششی‌ داده‌ها و روش کارایی متقاطع

ساختار حاکمیت مبتنی بر تفکیک قوا، که از حاکمیت مبتنی بر اراده مردم در اداره کشور ناشی می‌شود،‌مقبول‌ترین رژیم‌سیاسی در عصر حاضر بوده و وجود سه قوه مجریه،‌مقننه و قضائیه در همه ساختارهای حاکمیت مبتنی بر اصل دموکراسی، پذیرفته شده است. لیکن قوای ‌‌سه‌گانه، هیچ‌گاه به استقلال مورد نظر دست نیافته و همواره تحت تأثیر یکدیگر بوده‌اند. در پژوهش حاضر، بررسی ماهیت حاکمیت، به ویژه بررسی تطبیقی صلاحیت‌ها و اختیارات رئیس جمهوری نسبت به قوانین مصوب قوه مقننه در جمهوری ‌اسلامی ‌ایران، جمهوری‌آذربایجان و فدارسیون ‌روسیه مورد توجه بوده است. هدف پژوهش‌حاضر، پاسخ به این پرسش بوده است که "صلاحیت و اختیار رئیس‌جمهور در خصوص قوانین مصوب قوه ‌مقننه، در کدام یک از سه کشور، مناسب است؟

مقایسه و رتبه‌بندی عملکرد مالی شرکت‌های مخابرات استانی با رویکرد مدل جمعی تحلیل ‌پوششی‌ داده‌ها و روش کارایی متقاطع

با شتاب روز‌افزون علم و آگاهی در دنیای کنونی، شرکت‌ها به منظور تطابق با شرایط متغیر محیطی، مجبور به استفاده از فناوری ارتباطات هستند و سرمایه‌گذاری در فناوری مذکور، به سرعت در حال افزایش است. در پژوهش حاضر، به منظور ارزیابی عملکرد مالی شرکت‌های‌مخابرات استانی، از مدل تحلیل پوششی داده‌ها استفاده شده است. تحلیل پوششی داده‌ها، فن برنامه‌ریزی خطی ناپارامتریک است که برای اندازه‌گیری میزان کارایی نسبی واحد‌های سازمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در پژوهش حاضر، کارایی نسبی شرکت‌های مخابرات استانی ایران، بر اساس روابط بین داده‌ها و ستاده‌های شرکت‌های مخابراتی بررسی و ارزیابی شده است. بدین ‌منظور، در مرحله اول از مدل جمعی تحلیل پوششی داده استفاده گردید و سپس در مرحله بعد با استفاده از فن کارایی متقاطع، رتبه‌بندی نهایی شرکت‌های مخابرات استانی در سراسر ایران، در سال مالی منتهی به 1388 به دست آمد. نتایج نشان داد که شرکت‌های مخابرات استان‌های اصفهان، تهران و آذربایجان شرقی بیشترین کارایی را دارند.

تبیین مدل ساختاری مشارکت مردمی در کاهش خطر سوانح طبیعی

در پژوهش حاضر، با رویکرد تحلیلی تلاش شده است با شناخت رابطه عوامل و سازوکارهای مؤثر بر جذب مشارکت مردم در مراحل مختلف مدیریت سوانح طبیعی و به منظور کاهش خطر آنها، راهکارهایی به منظور جذب مشارکت و همکاری هدفمند مردم در مراحل مختلف مدیریت سوانح طبیعی بیان شود. پژوهش حاضر، با روش پیمایش انجام شده است و از نوع پژوهش‌های همبستگی است. جامعه آماری نیز 400 نفر از مردم شهر اسلام‌شهر از توابع استان تهران است. نتایج به دست آمده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رابطه آماری معنی‌داری را میان متغیرهای مستقل یعنی میزان همدلی اجتماعی، احساس ناتوانی و بی‌قدرتی فرد، کنش عقلایی، میزان آگاهی فرد از وقوع حادثه و پایگاه اجتماعی- اقتصادی با متغیر وابسته تمایل به مشارکت در کاهش خطرپذیری سوانح طبیعی نشان داده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر نیز نشان داده است که مجموعه متغیر‌های میزان همدلی اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، کنش عقلایی، احساس ناتوانی و بی‌قدرتی فرد و میزان آگاهی و اطلاع وی از احتمال وقوع حادثه، تأثیر آماری معنی‌داری بر متغیر وابسته تمایل به مشارکت در کاهش خطر سوانح طبیعی داشته‌اند. در مجموع، با توجه به یافته‌های پژوهش، آموزش همگانی در همه سطوح جامعه و همه مراحل مدیریت بحران شامل آمادگی، کاهش خطر، مقابله و بازسازی و نیز ایجاد گروه‌های سازمان‌یافته و متشکل در قالب سازمان‌های غیردولتی، گروه‌های کوچک محلی، بسیج و سازمان‌های خیریه و تشکیل و ایجاد گروه‌هایی با عنوان مدیریت بحران محله، می‌تواند موجب بالفعل کردن انگیزه‌ها و توانایی‌های مردم و افزایش همدلی اجتماعی و در نتیجه افزایش مشارکت مردم در کاهش خطرپذیری سوانح طبیعی گردد.

XML بررسی تأثیر ابزارهای نظارتی حاکمیت شرکتی در کاهش شدت مدیریت سود

در پژوهش حاضر، تأثیر ابزارهای نظارتی حاکمیت شرکتی (مدیران غیرموظف و سرمایه‌گذاران نهادی عمده) بر شدت رفتار مدیریت سود بررسی شده است. شدت رفتار مدیریت سود که بر اساس مدل آستانه و از طریق افزایش سود گزارش شده است و رساندن آن به آستانه‌های مطلوب سودآوری (سطح سود صفر و سود گزارش شده سال قبل) تعریف می‌شود، گذر و عدم ‌گذر از سطوح مطلوب سودآوری و نماینده مدیریت سود، اقلام تعهدی غیرعادی سرمایه در گردش است. فرضیه‌های پژوهش با استفاده از اطلاعات 185 شرکت در دوره زمانی 1382-1388، از طریق ترکیب داده‌های سری زمانی و مقطعی آزمون شده است. در بررسی مدیریت سود افزایشی، با توجه به نتایج، وجود چنین رفتاری با خطای 1% مورد تأیید قرار گرفت. نقش ابزارهای نظارتی حاکمیت شرکتی در شدت رفتار مدیریت سود که با رگرسیون لجستیک مدل لاجیت و آزمون U من – ویتنی مورد آزمون قرار گرفت، نشان می‌دهد که متغیرهای مستقل نمی‌توانند رفتار متهورانه مدیریت سود را محدود کنند. فقط زمانی که سود مدیریت نشده، کمتر از سود گزارش شده سال قبل است، مدیران غیر‌موظف تا حدی این ‌گونه رفتارها را کاهش می‌دهند.

« بعدی  ۱۴  ۱۳  ۱۲  ۱۱  ۱۰  ۹  ۸  ۷  ۶  ۵  ۴  ۳  ۲  ۱  قبلی »