چکیده مقاله
amirkhaleghi@ut.ac.irپس از انتشار اثر ماندگار تامس کوون "ساختار انقلابهای علمی" که دیدگاههای خطی و انباشتی به علم را به چالش میکشید، مفهوم "پارادایم" بارها در علوم اجتماعی به کارگرفته شد و به ویژه با کتاب "پارادایمهای جامعهشناسی در نظریه سازمان" در مطالعات سازمانی نیز اقبالی گسترده یافت. در نوشتار پیش رو پاسخ به این پرسش جستجو میشود که آیا در مطالعات سازمانی میتوان از رویکردهای چند/فرا پارادایمی بهره گرفت یا آنها را بایستی بیشتر سودایی ناشدنی دانست. در این پژوهش نخست به واکاوی مفهوم پارادایم و دیدگاههای گوناگون آن پرداخته میشود که مفهوم ناهمسنگی پارادایمها در آن نقش پررنگی دارد و سپس امکان گفتگوی پارادایمها در مطالعات سازمانی بررسی میشود. رویکرد پژوهش توصیفی- تطبیقی است و با ژرفکاوی پژوهشهای پیشین درباره پارادایمهای مطالعات سازمانی پی گرفته میشود. در پایان نشان داده میشود که یکی از دشواریهای بحث درباره پارادایمها و به ویژه رویکرد چند/فراپارادایمی، کاربست نادقیق مفهوم پارادایم است و گنگی آن با پیش چشم داشتن زمینه کاربرد تا اندازه زیادی کاسته میشود. همچنین نتیجه میگیریم رویکرد چند/فراپارادایمی مفهومی ناسازنما ست که ویژگی اساسی پارادایمها را نادیده میگیرد و نمیتوان همزمان از چند پارادایم در بررسی پدیدههای سازمانی بهره گرفت.